شنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۴

به پیشنهاد یک دوست


می توان انسانها را به دو دسته بی هدف و با هدف تقسیم کرد

در ظاهر که انسان بی هدف وجود ندارد حتی کسی هم که می خواهد خودکشی کند! در حقیقت برای خودکشی خود نقشه و هدفی دارد که شاید بسیار هم مقدس باشد!

و اما انسانهای باهدف را از جهت نوع هدفی که دارند می توان تقسیم بندی کرد. پس ما بهتر است ابتداءا هدف اصلی را تعریف کنیم. براستی هدف آدمیان از زندگی (زنده بودن در این دنیا) چیست؟

با جواب به این سوال می توان فهمید که در واقع بیشتر هدفمندان هم بی هدف بوده اند! چون براستی در انتها هم به آن دست نیافته اند. در واقع آدمیان به دنبال کمال و سعادت مطلق اند ولی بسیاری از آنها راه رسیدن به این مهم را یا گم کرده اند ویا اصلا نمی دانند. عقلشان با تجملات و لذات دنیوی فریفته شده است و دایما یا در حال جمع آوری مال و منالنند ویا به ارتقاء متعلقاتشان می اندیشند و شکوه ظاهری چشمشان را چنان خیره و کور می سازد که دیگر شامه خود را برای درک رایحه عشق واقعی از دست میدهند.

اینها ماهیت زندگی را در سایه های رونده فانی می جویند در حالی که چشمشان از نوری که این سایه ها را پدید آورده کور است. سایه ها بزرگ و بزرگتر می شوند و بر آنها ظلمتی می افکند که دیگر حتی نیم سایه ای هم از نور الهی به آنها نمی رسد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر